ماه رمضان چند سال پیش بود، شب شهادت امام علی (صلوات الله علیه)، آقا مهدی، رفیق دوران راهنمایی و دانشگاه دعوت کرد تا با هم به مجلسی برویم، شلوغ ترین شب احیاء، کوچه ای در خیابان آذر و زیر زمینی که لبریز از جمعیت بود، به سختی جایی پیدا کردیم و دو زانو نشستیم، نیمه های جلسه بود و روحانی سید خوش سیمایی صحبت می کرد، آن شب علاقه ای به سخنران و مجلس پیدا نکردم و حتی کمی هم دلخور شدم.
در چند ماه گذشته هیچ چیز به اندازه هجده شب، مجلس فاطمیه امسال، حالم را خوب نکرد. حتی فکر می کنم وزنم هم کمی زیاد شده، خودش متواضعانه می گوید: «من پستچی ام یه نامه آوردم درِ خونت، باز کن ببین توش چی نوشته»، ولی برای من کمی بیشتری، تو ساقی شراب طهوری، شراب عقل، شراب روح،2 نامه رسان جملات اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین، خدایت رحمت کناد!
«عَبْدِ اَلسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ اَلْهَرَوِیِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى اَلرِّضَا صلوات الله علیهما یَقُولُ رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ کَیْفَ یُحْیِی أَمْرَکُمْ قَالَ یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا اَلنَّاسَ فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا» (عیون اخبار الرضا صلوات الله علیه، شیخ صدوق رضی الله عنه، ص 307، ح 69)
«عبد السلام بن صالح هروی می گوید از اباالحسن، علی بن موسی الرضا صلوات الله علیهما شنیدم که فرمود: خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده کند، به ایشان عرض کردم چگونه امر شما را زنده می کند؟ فرمود علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد بی گمان اگر مردم زیبایی های کلام ما را بدانند از ما پیروی می کنند.»