کتاب خوار

درباره کتاب

درباره کتاب

طبقه بندی موضوعی

از کلام خداى تعالى بر مى‌آید که براى آدمیان حیات و زندگى دیگرى قبل از زندگى دنیا بوده، ... واضح‌تر اینکه انسان قبل از زندگى دنیا زندگى دیگرى داشته، و بعد از آن نیز زندگى دیگرى خواهد داشت، و زندگى سومش تابع حکم (چگونگی) زندگى دوم او، و زندگى دومش تابع حکم (چگونگی) زندگى اولش است، پس انسانى که در دنیا است در بین دو زندگى قرار دارد، یکى سابق (گذشته)، و یکى لا حق (آینده)، این آن معنایى است که از ظاهر قرآن استفاده میشود.

علامه طباطبایی

و لکن بسیارى از مفسرین، آیاتى را که متعرض زندگى اول انسان است حمل بر زبان حال و اقتضاى استعداد کرده‌اند، هم چنان که آیاتى را که متعرض زندگى لا حق بشر است، حمل بر نوعى مجاز و استعاره کرده‌اند.

اما ظواهر بسیارى از آیات، این حمل آقایان را تخطئه (رد) مى‌کند، اما قسم اول که عبارتند از آیات ذر و میثاق، بزودى هر یک در مورد خودش خواهد آمد، که خدا از بشر قبل از آنکه بدنیا بیاید، پیمان‌هایى گرفته، و معلوم میشود که قبل از زندگى دنیا یک نحوه زندگى داشته است ...

و به جان خودم اگر در قرآن کریم در این باره هیچ آیه‌اى نبود بجز آیه: ( لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هٰذٰا، فَکَشَفْنٰا عَنْکَ غِطٰاءَکَ، فَبَصَرُکَ اَلْیَوْمَ حَدِیدٌ ،تو از این زندگى غافل بودى، ما پرده‌ات را کنار زدیم، اینک دیدگانت خیره شده است)1   کافى بود، چون لغت غفلت در موردى استعمال می شود که آدمى از چیزى که پیش روى او و حاضر نزد او است بى خبر بماند، نه در مورد چیزى که اصلا وجود ندارد، و بعدها موجود می شود، پس معلوم می شود زندگى آخرت در دنیا نیز هست، لکن پرده‌اى میان ما و آن حائل شده، دیگر اینکه کشفِ غطاء و پرده بردارى از چیزى می شود که موجود و در پس پرده است، اگر آنچه در قیامت آدمى مى‌بیند، در دنیا نباشد، صحیح نیست در آن روز به انسانها بگویند: تو از این زندگى در غفلت بودى، و این زندگى برایت مستور و در پرده بود، ما پرده‌ات را بر داشتیم، و در نتیجه غفلت مبدل به مشاهده گشت ... و حاصل کلام این است که: گفتار خداى تعالى در باره مسئله قیامت و زندگى آخرت بر دو وجه (بخش) است:

یکى وجه مجازات، که پاداش و کیفر انسانها را بیان مى‌کند، و در این باره آیات بسیارى از قرآن دلالت بر این دارد، که آنچه بشر در آینده با آن روبرو می شود، چه بهشت، و چه دوزخ، جزاء اعمالى است که در دنیا کرده.

دوم وجه تجسم اعمال است، که آیات بسیارى دیگر دلالت بر آن دارد، یعنى مى‌رساند که خود اعمال، و یا لوازم و آثار آن، سرنوشت سازند، و امورى گوارا یا ناگوار، خیر یا شر، براى صاحبش درست مى‌کنند، که به زودى در روزى که بساط خلقت بر چیده می شود، به آن امور مى‌رسند.2


1. سوره ق، آیه 23

2. ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 142.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۳ ، ۰۹:۵۹
محمد مهدی ادیب بهروز

روزی مرد کشاورزی در گرمای تابستان و ماه مبارک رمضان، برای پرداخت خمس، خدمت آقا رسید، دست بر قضا آقا بیمار بود و مشغول صرف چای، کشاورز درنگی کرد و گفت: حقیقتا اگر خبری نیست بفرمائید!1 

خانم محترم را می گویم که پس از سال ها تلاش و کوشش در سنگر علم و دانش به قله ها دست یازیده و مورد تقدیر و تشکر خارجی و داخلی قرار گرفته و عکس سرلخت هم می اندازد. دستآورد المپیاد ریاضی و دانشگاه شریف و بت هایی که در دوران جوانی برای خود ساخته بودیم شده این! شاید ما خیلی نفهم تشریف داریم، شاید هم حقیقتا خبری نیست! شاید هم جهنم رفتن اختیاری است، مثل تور! تور جهنم گردی، اگر کسی هوس کرد می رود یک دوری می زند، البته فکر کنم فصلش زمستان باشد.

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا، بحق محمد و آله صل علی محمد و آله.


1. حکایت طنز است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۳ ، ۰۸:۵۹
محمد مهدی ادیب بهروز

آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی در دیدارهای مختلف، نکاتی را دربارۀ پدر بزرگوارشان حضرت آیت الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی (۱۳۱۸ _ ۱۳۸۷ق) نقل کردند:

حدود شصت سال پیش، نسخۀ خطی دعای سیفی کبیر1 را که نسخۀ منحصر به فردی بود و ناقل آن حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی است را از حاج آقا حسن فرید گرفتم و در آن وقت، صد و بیست تومان دادم به یک خطاط که آن را استنساخ کرد. 

به پدرم گفتم که سند آن صحیح است، و با اشاره به خواص آن پرسیدم: اجازه می‌دهید آن را انجام دهم؟2

آقا مرتضی تهرانی

ایشان سخنان مرا گوش کرد، و فرمود: نه بابا جان! انسان برای کرامت خلق نشده! کرامت، «حیض الرجال» است!3

عرض کردم: انسان برای چه خلق شده؟!

فرمود: برای بندگی!

این نسخه پیش من است؛ ولی پس از فرمایش ایشان تا کنون آن را نگاه نکرده‌ام!4


1. دو دعا به نام‌ های «دعای سیفی کبیر» و «دعای سیفی صغیر» معروف است. دعای سیفی صغیر، در مفاتیح الجنان آمده است. گفتنی است که ظاهراً هیچ یک از این دو دعا سند معتبری ندارند.
2. در اینجا اشاره کرد که در آن وقت برنامه‌ها داشتم که می‌توانستم در زمستان روی پشت بام، چهار _ پنج ساعت مشغول باشم.
3. یعنی اهل عرفان، در وقت ظهور کرامات از ایشان، از خدا منقطع می‌شوند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۵
محمد مهدی ادیب بهروز

شیخ (بهایی) دربارۀ یکى از محاورات خود با عامّه چنین مى‌فرماید:

روزى افضل فضلاى ایشان گفت: آیا شیعه مذهب، دلیل قابل اعتمادى دارند یا نه؟ گفتم: ادله بسیارى دارند. پس یکى از آن‌ها را از من درخواست نمود. من گفتم:
در صحیح بخارى از حضرت رسالت صلى الله علیه و آله روایت کرده که آن حضرت فرمود: «فاطمه بضعة منى، من آذاها فقد آذانى و من اغضبها فقد اغضبنى» و به فاصله چهار ورق روایت کرده است که فاطمه (صلوات الله و سلامه علیها) در حین وفات از ابوبکر و عمر راضى نبوده است. ما در جواب شیعه درمانده و کیفیت جواب را نمى‌دانیم، پس قدرى سر فرو افکنده و گفت که این قضیه تهمت بر بخارى است، امشب مراجعه مى‌کنم. فردا صبح پیش او رفتم، به مجرد دیدن من خندید و با انبساط تمام و گشاده بالى اظهار داشت، من گفتم که رافضى‌ها دروغگو هستند و بر بخارى تهمت بسته‌اند.
دیشب به صحیح بخارى مراجعه کرده و فاصله میان دو حدیث را زیاده بر پنج ورق دیدم. 

رواق و مقبره شیخ بهایی

توضیح: شیخ بهایی کتاب صحیح بخاری را نزد ابی لطیف مقدسی فرا گرفته و سلسله اساتید وی تا محمد بن اسماعیل بخاری (مؤلف کتاب) همگی محمد نام دارند. (چهارده محمد) 1

روزى در محضر سلطان بصره که سنى بود، سؤال کردند که عایشه افضل است یا فاطمه سلام الله علیها؟ شیخ گفت: عایشه؟ گفتند: از چه سبب؟ گفت: چون‌که خداوند فرموده است: «فَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا»2 خداوند مجاهدین را بر نشستگان در خانه برترى داده است و حضرت فاطمه صلوات الله علیها چون فدک را از او غصب کردند، مطالبه کرد، جوابش نمودند در خانه نشست. لکن عایشه جهاد کرد و خونریزى بسیار 3


1. کشکول شیخ بهایی، به کوشش و مقدمه صادق برزگر بفرویی، ج 1، ص 13.

2. نساء / 95

3. همان، ص 14.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۲۱
محمد مهدی ادیب بهروز

«حقیر با حضرتش دم‌خور بودم. روزى جسارت کرده به استاد عرض کردم، که چرا دکمه قبایش را نمى‌بندد؟ بعد از این‌که یک لطیفه بارمان کرد، فرمود: ثم ما ذا؟1 خیلى دل به این چیزها ندادم.»2

فکر نمی کنم گوش دادن به صدا و فایل صوتی، شاگردی محسوب شود، اما اگر میشد به شاگردی مدرس افتخار می کردم، مردی افغانی، یک روحانی سنتی، یک نجفی.

ساده بود و فقیر، به تو راه و رسم طلبگی می آموخت، لابه لای توضیحات علمی و شوخی هایش، محور وجودش اهل بیت علیهم السلام بود و حضور چشمگیر حضرت امیر صلوات الله علیه در کلامش حکایت از نجفی بودنش، می فرمود: «اگر می خواهی فلسفه بخوانی اول شش ماه حدیث بخوان، بعد برو فلسفه بخوان»3 نه مثل بعضی ها که می گویند برای فهم کلام امیرالمؤمنین صلوات الله علیه باید فلسفه دانست، گویی سلمان و اباذر و مقداد رضی الله عنهم شاگرد صدرالمتألهین و شیخ الرئیس بوده اند.

با ابنکه مجتهد بود و آیت الله اما ادبیات عرب درس می داد؛ صرف میر و هدایه و ...، تا هنگامیکه آیه و روایت می خوانیم معنی آن را بفهمیم و گرفتار توجیه و تفسیر به رأی نشویم، حشره الله مع العلماء.

مدرس افغانی

تولد: 1284 هجری شمسی، غزنی (غزنین) افغانستان

وفات: 1365 هجری شمسی، قم 

اساتید: ادیب نیشابوری اول و دوم، میرزا حسین نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی، محمد حسین کاشف الغطاء و سید ابوالقاسم خوئی4 

آثار:

  • التعلیقة و التحشیة علی جامع المقدمات (تألیف و تصحیح)
  • مکررات المدرس، شرح السیوطی
  • الکلام المفید للمدرس و المستفید فی شرح الصمدیه
  • المدرس الافضل فی شرح ما یرمز و یشار الیه فی المطول
  • رفع الغاشیة من غوامض الحاشیة
  • الشواهد المنتخبة لکتاب السیوطی
  •  اعراب سورة الفاتحة

*. جمله ای که مدرس افغانی هنگام تدریس و برای ایجاد تمرکز در شنونده بیان می کرد.
1. کنایه از اینکه «بعدش که چی؟»
2. مکررات المدرس، محمد علی مدرس افغانی، تحقیق محمد ملکی، ص 11.
3. دروس صوتی شرح سیوطی.
4. همان، ص 9، زیست نامه مدرس افغانی.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۱۴
محمد مهدی ادیب بهروز

خدایا خودت خوب می دانی که تحمل مشکلات دنیا را هم ندارم، آن طرف که دیگر هیچ، اما خوب ما هم دل داریم، خالی بندی که اشکالی ندارد، حداقل یکم، سابقه هم داشته

فاش میگویم و از گفته خود دلشادم / بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم 1

به ما که اگر همان بهشت اکل و شرب 2  را هم بدهند کلاهمان را می اندازیم بالا، ولی آرزو بر جوانان عیب نیست.

بهشت ارزانی خوبان عالم / بهشت من تماشای حسین است 3

خدایا حداقل ما را جزء محبین خالی بند این خانواده قرار بده!

خدایا این نعمت و سرمایه ای که خودت به ما دادی از ما نگیر، لطفا!

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: أوثَقُ عُرَى الإِیمانِ الحُبُّ فِی اللّه ِ وَ البُغضُ فِی اللّه ِ4

محکمترین ریسمان های ایمان (که بنده را به خدا متصل می کند) دوست داشتن و دشمن داشتن برای خدا است.

سرداب

رواق جدید سرداب قمر العشیره، عباس بن علی بن ابی طالب صلوات الله علیهم، هنوز رسما افتتاح نشده و فعلا فقط مراسم ایرانی ها هر شب در آن برگزار می شود. انشالله به زودی قسمت همه بشود. زیارتی نزدیک تر از کنار ضریح



1. دیوان حافظ، تصحیح قاسم غنی و محمد قزوینی، جمهوری، 1379، ص 282
2. خوردن و آشامیدن، پایین ترین درجه بهشت
3. غلامرضا سازگار
4. معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص 398
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۴۱
محمد مهدی ادیب بهروز

دلم برای نجف تنگ شده است، برای آن صبح سردی که در حرم زیارت خواندم، روزی که خودم نبودم، غروب آفتاب به نجف رسیدم و شب را در مسجدی کنار حرم گذراندم، لا به لای زائران پیاده اربعین و صبح، چنین زیارتی! 

مقام امن و می بی غش و رفیق شفیق / گرت مدام میسر شود زهی توفیق1 
و بعد هم پیاده تا کربلا، مطمئنم که خودم نبودم. 
البته این حرف ها تعریف نیست، پیاده روی اربعین سرشار است از لحظه ها و تصاویر ناب و لطیف؛ در راه که می رفتیم گوسفندی بود که جلوتر از صاحبش حرکت می کرد، تقریبا می دوید، انگار او بود که زن میانسال را به دنبال خود می کشید، زنی که از پس او می رفت و ریسمان را همینجوری شل شل گرفته بود، حتما سرمایه اش را می برد تا در راه و یا شهر کربلا برای زائران حسین صلوات الله علیه قربانی کند، برای همین می گویم تعریف نیست، اقیانوسی بود در جزر و مد میان علی و حسین صلوات الله علیهما اجمعین، اللهم الرزقنا.

محمد مشهور به شریف یا سید رضی در سال 359 هجری قمری در بغداد به دنیا آمد، نقابت(سرپرستی تمامی مردان و زنانی که نسبشان به حضرت ابوطالب علیه السلام می رسد)، امارت حاج (مسئولیت زائران خانه خدا) و ریاست دیوان مظالم (وزارت دادگستری) کافی بود تا دانشمند و محدثی متفاوت باشد، چه رسد به اینکه شاعری توانمند هم بود.
سید رضی در اوج شهرت و در سن 47 سالگی درگذشت و بعد از تشییع در کاظمین، در منزل خود دفن شد، مدتی بعد و به علت خرابی خانه، بدن او به مکان دیگری در نزدیکی حرم مطهر کاظمین صلوات الله علیهما یا به روایت معتبرتر به کربلا برده شد و در کنار پدرش حسین و جدش سید ابراهیم مجاب در حرم حسینی به خاک سپرده شد.
 در میان اساتید سید رضی، شیخ مفید از همه مشهور تر است، هرچند که باید ابن جنی (ادیب مشهور) و هارون بن موسی تلعکبری (فقیه و محدث بزرگ شیعی) را نیز نام برد. شریف رضی آثاری دارد که در پیچ و خم زمان جامانده و تنها تعدادی از آن ها به دست ما رسیده؛ المجازات النبویه، دیوان شعر، خصائص الائمه علیهم السلام و نهج البلاغه2

قرار بود خصائص الائمه مجموعه ای باشد در زندگانی و سخنان ائمه صلوات الله علیهم اجمعین اما این مجموعه با خصائص امیرالمؤمنین صلوات الله علیه  آغاز شد و با همان نیز پایان یافت و موانع روزگار و گرفتاری های بی شمار سید، ادامه آن را میسر نساخت.
تألیف خصائص امیرالمؤمنین سبب می شود تا عده ای از دوستان سید از او بخواهند برگزیده سخنان امیر کلام، علی بن ابی طالب صلوات الله علیهما را جمع آوری کند، نهج البلاغه، مشهور ترین مجموعه گردآوری شده از سخنان امام علی صلوات الله علیه.3

ولایت نامه

ولایت نامه ترجمه روان و آسان فهم محمد مهدی کافی است از خصائص امیرالمؤمنین صلوات الله علیه که توسط مؤسسه فاخر امام هادی صلوات الله علیه چاپ شده، و مشتمل بر آثار و نشانه های (دلایل) امامت، حکایت ها، قضاوت ها، سئوال و جواب ها و سخنان کوتاه حضرت است. کتابی کم حجم، خواندنی و شیرین.


1. دیوان حافظ، تصحیح قاسم غنی و محمد قزوینی، جمهوری، 1379، ص 270
2. با استفاده از: سید رضی، محمد مهدی جعفری، طرح نو، 1375 و سید رضی مؤلف نهج البلاغه، علی دوانی، بنیاد نهج البلاغه، 1359.
3. نهج البلاغه، ترجمه محمد مهدی جعفری، موسسه نشر و تحقیقات ذکر، 1389، ص 1.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۲۴
محمد مهدی ادیب بهروز

ماه رمضان چند سال پیش بود، شب شهادت امام علی (صلوات الله علیه)، آقا مهدی، رفیق دوران راهنمایی و دانشگاه دعوت کرد تا با هم به مجلسی برویم، شلوغ ترین شب احیاء، کوچه ای در خیابان آذر و زیر زمینی که لبریز از جمعیت بود، به سختی جایی پیدا کردیم و دو زانو نشستیم، نیمه های جلسه بود و روحانی سید خوش سیمایی صحبت می کرد، آن شب علاقه ای به سخنران و مجلس پیدا نکردم و حتی کمی هم دلخور شدم.

سید حسین رضوی حائری
چند سال زمان لازم بود تا من بفهمم آسدُ حسین بیش تر از  یک سخنران معمولی است، بالاخره ماه صفر پارسال بود که دوباره به هم رسیدیم، پنج شب سخنرانی سید حسین رضوی حائری، مجتمع شهر آفتاب.
هم نزدیک بود و هم فضا بزرگ بود، خدا را شکر، هر چند که آسد حسین می گوید «باید تمام شکرت ناتوانی و عجز از شکر خداوند باشد.»1، اینگونه بود که زلف من هم با او گره خورد، مردی بزرگ از خانواده جلیل سادات رضوی.
بیشترین هنر آسد حسین در تمثیل های اوست، بیان مفاهیم ناب دینی در قالب تمثیل هایی ملموس و دلنشین و تاکید بر اخلاق ، به ویژه احسان و سخاوت.
آسد حسین چند کتاب  هم نوشته، آشنایی با اصطلاحات و تعبیرهای او بسیار به فهم نوشته هایش کمک می کند ولی خواندن نگاشته هایش بدون سابقه ذهنی چندان جذاب نیست و شاید کمی خسته کننده هم باشد. وبلاگی هم هست که برنامه جلسات را اطلاع رسانی می کند و تعدادی فایل صوتی پراکنده در اینترنت، اما مجلس حضوری چیز دیگری است.

در چند ماه گذشته هیچ چیز به اندازه هجده شب، مجلس فاطمیه امسال، حالم را خوب نکرد. حتی فکر می کنم وزنم هم کمی زیاد شده، خودش متواضعانه می گوید: «من پستچی ام یه نامه آوردم درِ خونت، باز کن ببین توش چی نوشته»، ولی برای من کمی بیشتری، تو ساقی شراب طهوری، شراب عقل، شراب روح،2 نامه رسان جملات اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین، خدایت رحمت کناد!

«عَبْدِ اَلسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ اَلْهَرَوِیِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى اَلرِّضَا صلوات الله علیهما یَقُولُ رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ کَیْفَ یُحْیِی أَمْرَکُمْ قَالَ یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا اَلنَّاسَ فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا» (عیون اخبار الرضا صلوات الله علیه، شیخ صدوق رضی الله عنه، ص 307، ح 69)

«عبد السلام بن صالح هروی می گوید از اباالحسن، علی بن موسی الرضا صلوات الله علیهما شنیدم که فرمود: خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده کند، به ایشان عرض کردم چگونه امر شما را زنده می کند؟ فرمود علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد بی گمان اگر مردم زیبایی های کلام ما را بدانند از ما پیروی می کنند.»


1. اشاره به دعای عرفه امام حسین بن علی بن ابیطالب صلوات الله علیهما: «سُبْحَانَ مَنْ جَعَلَ الِاعْتِرَافَ بِالْعَجْزِ عَنِ الشُّکْرِ شُکْر» (تحف العقول، ابن شعبه حرانی رضی الله عنه، ص 283)
2. آسد حسین علوم اهل بیت (آیات و روایات) را شراب طهور و شراب عقل می نامد.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۰۴
محمد مهدی ادیب بهروز

شیخ عباس قمی را با مفاتیح الجنان میشناسیم، کتابی در اعمال و ادعیه و زیارات (الذریعه/ج21/ص301) اما 64 اثر دیگه هم داره، از جمله بیت الاحزان فی مصائب سیده النسوان (اعیان الشیعه/ج7/ص425)

بیت الاحزان

اصل کتاب به عربیه و ترجمه عنوانش میشه خانه غم ها در رنج های سرور زنان، کتاب چندبار به فارسی ترجمه شده؛ ترجمه جواد قیومی اصفهانی، محمد مهدی اشتهاردی  و ترجمه و تحقیق مجتبی خورشیدی که من چاپ هفتمش را خریدم. ترجمه خوبیه؛ ساده و روان. آقای خورشیدی زحمت کشیده و نسخه های کتاب را هم بررسی کرده و به اختلاف اونها اشاره میکنه؛ (ص 115، 139)، پاورقی های خوبی هم در معنای لغات (ص 35، 63) و توضیح مطالب داره (ص27، 39) و اونها را با لفظ (مترجم) از پاورقی های شیخ عباس که در انتهاش لفظ (مولف) نوشته شده جدا میکنه.

کتاب از چهار فصل تشکیل شده؛ فصل اول ولادت، اسامی و کنیه های حضرت زهرا صلوات الله علیها که مختصر و در 15 صفحه است، فصل دوم فضائل، عبادت و زهد حضرت در 38 صفحه، بیشترین قسمت کتاب فصل سومه؛ 162 صفحه

شیخ عباس قمی فصل سوم را با سقیفه شروع میکنه و در ادامه به آتش زدن درب خانه و شهاىت حضرت محسن بن علی صلوات الله علیهما می پردازه و با غصب فدک تموم میکنه، آخرین فصل هم پیرامون وصیت، شهادت، تاریخ آن و ... در 40 صفحه

مولف در طول کتاب کمتر اظهار نظر کرده و بیشتر از منابع حدیثی و تاریخی نقل قول میکنه، من خودم این سبک نوشتن را دوست دارم، نویسنده با کنار هم گذاشتن تکه های یک پازل، تصویر تاثیرگزاری را در ذهن شما ایجاد میکنه و بدون تلاش بیش از حد در القای مطلب، شما را به نتیجه مطلوب می رسونه، استفاده از منابع مخالفین و کتب معتبر شیعه و چینش روان و سیال تاریخی فصل های کتاب شما را به تصویری زلال و شفاف از حضرت فاطمه صلوات الله علیها هدایت میکنه، تصویری که در دوران معاصر فقدانش به شدت احساس میشه.

اللهم اجعلنا من محبیها و شیعتها

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۵۸
محمد مهدی ادیب بهروز